پلاکــ هفت


پلاکــ هفت

هستم تا باشم، همین.!


۳۱ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

دسته: {کدنویس}

خانمِ محترمِ همسایه جدیدمون روش نمیشه بیاد بگه دَرِ مبارکِ خونَتون صدا میده، قیژقیژ میکنه، رو اعصابِ، درست کنید اون لامصبو [!]، رفته یه روغن خریده آورده دم خونمون میگه: اینو بزنم به دَرِ خونتون؟ خیلی خوبه.

و من: O_O

بگذریم از اینکه خودش چند شب پیش داشت ساعتِ یکِ نصف شب، میخ میکوبید به دیوارِ اتاق خواب!

دسته: {مونولوگ} {دیالوگ}

امروز رفتم دو مدل شکلات خریدم،  یه هوبی و یه مترو .
بعد از صب تا خودِ الان نیگاشون میکردم o_o ، هی مدام میگم: ینی اینا همون هوبی و متروی 20، 25 سال پیشن؟! که خارجی ترین شکلاتای تهران و حومه :D حساب میشدن؟! خدا میدونه چقد خار و ذلیل افتاده بودن کنارِ بقیه شکلاتا! حتی تو شکلات ایرانیا گذاشته بودنشون :( خدا نصیبِ هیچ کَس و هیچ چیز و هیچ گرگِ بیابونی نکنه اینطور از بالا به پایین اومدن رو.
الان گذاشتمشون پشت لپ تاپ که نتونن پستمو بخونن که باز این حرفای منم یه نمکی بشه رو زخمشون :(

+ من هنوزم از این آدماییم که فک میکنن اشیاء میفهمن ^_^ جدی میگم.

دسته: {مونولوگ} {نوستالژی}

قالب دخترونه دل، الگو برداری از قالب بلاگفای خانم اسـرا

دموی قالب : دموی یک، دموی دو، دموی سه

دریافت کد ساختار اصلی قالب [لینک]، دریافت کد css قالب [لینک]

دسته: {کدنویس}

باید حواسمون باشه که هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی، به همون اندازه که از کسی متنفریم، جلوی شخص سومی از اون بدگویی نکنیم.
قطعا (یعنی با احتمالِ بالای 90%، اگر اون شخص سوم در صحت و سلامت کامل عقلی باشه) اولین چیزی که به ذهنش می رسه اینه که بابت هر لغزشش چقدر مستحق بدگوییِ ما خواهد شد پیش شخص سومِ دیگه .
«فک کنم برا این پستِ من یه مترجم در حدِ چِلِنگر لازمه :|»

دسته: {مونولوگ}

بهترین دوستمو چه دیر پیدا کردم؛ هر چی بقیه میگفتن رفیقِ شفیقِ اصلیت اینه، ولـی من بـاورم نمی شد! شایدم از گسـتردگی تنبلی بود کـه نمیرفتم سراغش! الان نشسته رو پام:) هی خودمو میچسبونم بهش و داد میزنم آخیـــــــش.. قسم میخورم این دو سه ماه آینده رو یک شب هم بدونِ اون نخوابم. زین پس هر وقت خونه ام سریع صداش میکنم بیاد پیشم:دی دیگه دوری بسه..
بله، درست متوجه شدید! کیسه آب گرم، اینه اون رفیقِ شفیقِ دوران سختی و زمهریر..:)

دسته: {مونولوگ} {نوستالژی}

من الان در حال حاظر یه روستای بدون تکنولوژی میخوام :|
نهایتا" برا یه ماه.. :دی
که زیاد سرد نباشه. که زیادم گرم نباشه. که خُشکم نباشه. که تمیزم باشه. که اهالی روستاش کاربه کار من نداشته باشن. که حیوُن اهلیِ بی خطر زیاد داشته باشه ولی همچنان به من کار نداشته باشن. که خطرناکم نباشه. که یه کافی شاپ خوبم داشته باشه. که بوی طویله هم نیاد توش. که بتونم دوچرخه سواری هم بکنم. که اتاقم آبگرم و حموم هم داشته باشه .که تخت تمیز هم. . .
میگماا، هر چی فکر میکنم میبینم که اینترنت هم :(
میدونم اینترنت تکنولوژیه. اولش هم که گفتم تکنولوژی، اصن تاکید ذهنیم رو اینترنت بود. بعد دیدم واقعا نمیشه.o_o

دسته: {مونولوگ}

ﺗﺎ ﺑﺤﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﺯﺗﻮﻥ ﺑﭙﺮﺳﻦ ﭼﺎﻯ ﻣﻰﺧﻮﺭﻯ ﻳﺎ ﻗﻬﻮﻩ ﺑﮕﻴﻦ: ﻓﺮﻗﻰ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ. ﺑﭙﺮﺳﻦ: ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﻳﺎ ﻧﺎﺭﻧﮕﻰ؟ ﺑﮕﻴﻦ: ﻓﺮﻗﻰ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ. ﺑﭙﺮﺳﻦ: ﭼﻪ ﻓﺼﻠﻰ رو ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ؟ ﺑﮕﻴﻦ: ﻓﺮﻗﻰ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ[!!!]
ﻫﻴﭻ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩﻳم ﭼﺮﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﭼﻴﺰﻯ برامون ﻓﺮﻕ ﺑﻜﻨﻪ ﻳﺎ ﻧﻜﻨﻪ؟ ﻭﻗﺘﻰ برا خودم ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺑﻰ ﺗﻔﺎﻭﺕِ ﻭ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻧﺪﺍﺭم ﻛﻪ ﻧﻈﺮم رو ﻣﺤﻜﻢ ﺍﺑﺮﺍﺯ کنم ﭼﺮﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﻧﻴﺎ ﻭﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﻓﺮﻕ ﻛﻨﻪ ﻛﻪ من ﺍﺻﻼ وجود دارم یا ندارم ؟
ﻭﻗﺘﻰ خودم ﻧﻤﻰ ﺩﻭﻧم ﭼﻰ ﻣﻰ ﺧﻮﺍم ﭼﺮﺍ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ دارم ﻛﻪ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺑﺪﻭﻧﻪ ﭼﻰ ﺑﻪ من ﺑﺪﻩ[!!!]
ﻭﻗﺘﻰ ﻧﻤﻰ ﺩﻭﻧم چه میوه ای دوست دارم ، قهوه دوست دارم یا چای ، ﺧﺪﺍ ﻭ ﺩﻧﻴﺎ  ﺩﺭﻣﻘﺎﺑﻞ منِ ﺑﻰ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﭼﻪ ﺗﺼﻤﻴﻤﻰ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻴﺮﻥ؟ حسابی تو این قضیه اعتماد به نفسِ موندم . واقعا" من یکی اعتماد به نفس رو تو این قضایا خجالت زده کردم :دی امروز تو محل کار بهم پرتغال و نارنگی تعارف کردن، در صورتی که دلم پرپر کشان هوای نارنگی کرده بود ولی گفتم فرقی نمیکنه و اونم پرتغال داد:( اصن یه وضی :((

دسته: {مونولوگ}

همونطور که میدونید آدرس های وبلاگ بیان «Blog» تو بلاگفا فیلتره. بطور مثال اگر کسی بخواد آدرس وبلاگ بیانِشو تو بلاگفا بصورت لینک قرار بده و یا اینکه بخواد تو منوی بلاگفاش لینک آدرس وبلاگی که تو بیان داره رو قرار بده ، بلاگفا اخطار میده و کلمه «Blog» رو تو کدهاش قبول نمیکنه!
شما میتونید با استفاده از سایتهای «کوتاه کننده لینک» آدرس وبلاگ بیانتون رو به یه آدرس دیگه تغییر بدین و بصورت لینک تو وبلاگ بلاگفاتون استفاده کنید . این سایت «لینک» یه سایت معتبره که لینک وبلاگای شما رو کوتاه و آدرسش رو تغییره میده، البته آدرس خیلی از این سایتای کوتاه کننده لینک توسط بلاگفا فیلتر شده ولی بعضیاشون مثل همین نمونه ای که من دادم هنوز فیلتر نشده و قابل استفاده هست، در صورت فیلتر شدن هم کافیه تو گوگل جمله «کوتاه کننده لینک» رو سرچ کنید بعد کلی سایت بهتون معرفی میکنه . این عکس نمونه تغییر لینکه و نمونش رو میتونید تو منوی وبلاگ خودم تو بلاگفا ببینید .

دسته: {کدنویس}

کمابیش در جریان سقوط جرثقیل تو مکه و حادثه جدید منا هستید، حماقت و یه دندگی ما ایرانیا سَرِ دراز داشته و داره، تو این حادثه ها فک کنم بیشترین تلفات رو هم ما ایرانیا داشتیم و اون اتفاق فرودگاه جَدّه مارو از خَرِ شیطون که چه عرض کنم ، باید یه خَرِ خرتر پیدا کنم برا مثال زدن، پایین نیاورد که نیاورد. موندم این ملت غیور و فلان و بیسار چرا با وجود این اتفاقات بازم حاضرن پولشون رو خرجِ این سعودیا کنن!!!
من که تو این قضیه موندم هیچ، شمام هیچ، اصلا کل دنیا موندن تو کار ما !
«شاید» این اتفاقات واقعا اتفاقی بوده! شایدم عمدی، ولی اینو میدونم که سقوطِ چرتقیل تو مکه که تو 11 سپتامبر و مصادف با همون 11 سپتامبر معروف و بُرجای دوقلو بود اتفاقی نبوده؛ سقوطِ اون چرقیل پشت مقام ابراهیم که شلوغ ترین مکان بوده و اینکه فقط همون یه جرتقیل سقوط کرده و اینکه مخالف وزش باد بوده در صورتی که عربستان اعلام کرده بود علتش وزش شدید باد بوده و اینکه ساعت 5ونیم اون روز به بعد هیچ سعودی تو مکه نبوده و اینکه های دیگه رو من اتفاقی نمیدونم، شما هم ندونید،و بسپارید که ندونن و بسپاریدتر که اعلام کنن کُلُهم عمدی بوده.
ماجرای منا و بستن یکی از اتوبانا و روبرو کردن اون همه جمعیت تو یه اتوبان و برخوردشون و له شدنشون هم که جای خود داره که بخاطر رد شدن یکی از بچه شاهاشون که از بزرگ تا کوچیکشون یه زمانی دست شاه مارو میبوسیدن، حدود 1300 نفر جونِ خودشون رو از دست دادن!
ولی اینا درس عبرتی برا ما نمیشه و همچنان پیشتازانانه و پیتوکوچیان خودمون رو وقف اینا میکنیم .

دسته: {مونولوگ}

CopyRight © 2013-2016 - Design By Pelake7 . All rights reserved

هدايت به بالاي صفحه