پلاکــ هفت


پلاکــ هفت

هستم تا باشم، همین.!


امروز تو مترو، به واسطه غذایِ توپِ ظهر، احساس کردم که باید اسپریِ خوشبو کننده دهان بزنم و زدم، دیدم یه نفر درجا بلند شد و جاشو داد بهم! چهار نفر هم با دلسوزی نیگام میکردن و در موردم حرف میزدن:)) منم نامردی نکردم و خیلی مظلوم و آروم نشستم :D یه جوری که انگار سالهاست دارم از آسم، رنج می برم:))

+ طفلکیا فک کرده بودن من آسم دارم و اون اسپری هم برا باز کردنِ تنفسمه..:))

دسته: {مونولوگ}

  • [ ۹۴/۰۷/۱۴ ]
    [ پلاک هفت ]

نظرات (۱۸)

  • فاطمه ...
  • حالا چی خورده بودید بگید ببینم؟
    اُملت با فلفل سبز.. :دی
  • فاطمه ...
  • به به :)
    من که عاشقِ این غذام. اُملت با ازین فلفل سبزای کوچولو که نمیگزن :)
    نوش جان.
    شام ماکارانی درست کردم جای دوستان خالی :)
    چارپاسگزارم والا.. ^_^
  • اعصاب من
  • خخخ
    داداش من که از دانشگاه برمیگردم و ایستگاه فرهنگسرا میشینم، چون کم خوش خواب نیستم میخوابم تا مترو محلمون
    حالا طرف اگه غش هم بکنه من نمیفهمم
    به تور امثال ما تو مترو نخوردی!

    خسته ام میفهمی خسته!

    نه دیگه من تا این حد کوفته نیستم، ماهی یه بار نهایت مسیرم به مترو بخوره..
  • آریانا م.ف
  • زرنگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ:D
    منم یه کاری میکنم البته این روزا ولی خوب زشته نمیگم:D
    اَی آدمِ زرنــــگــ ـ.. :دی
    به قولِ جناب خان [جان تو بگو] :دی
  • یکی دیگر
  • اخه...
    سوء استفاده؟؟؟
    شد دیگه، عمدی نبود..
  • لو راز پام
  • املت واقعا با فلفل سبز یه چیز دیگه ست!
    ها والا..:)
  • asra ツ..
  • پ به جز نارنگی املت هم میخورین اونم با فلفل سبز عجب !!! ... دی
    عجب!!! (؟)
    مش رجب..:|
  • زهـرا ...
  • من برم دنبال اسپری باشم :دی
    ینی بسی تشکرات بابت انتقادتون :|
    ینی انتقادم تو حلقم..:دی
  • زهـرا ...
  • من برم دنبال اسپری باشم :دی
    ینی بسی تشکرات بابت انتقادتون :|
    تکراری..:|
  • زهـرا ...
  • راه خوبی واسه مظلوم نماییه ها ...!!
    من برم دنبال اسپری باشم :دی
    ینی بسی تشکرات بابت انتقادتون :|
    تکراری تر..:|
  • نفس ..
  • از خدا نترسیدی؟ :)))
    یا خدا، قضیه رو معنوی سیاسی نکنید، میگیرن میبرنماا.. :|
  • Death MJ
  • بهترین کارو کردی. اگه میگفتی که آسم نداری مردم احساس اوسگول شدن بهشون دست میداد. آورین.
    نه بابا، مردم روشنفکر شدن ماشااله..:دی
  • خانم انار
  • اصن اینُ خوندم یادِوقتی افتادم که بین 16 تا 18 ساعت بویِ عرقِ بغل دستی و وقتی هم خوابش برد نصفی از وزنشُ تحمل کردم!

    مظلومانه:|
    :)))))))) بنده خدا دماغت.. :))
  • زهـرا ...
  • آقا من با این بیان مشکل دارم!
    کامنتام چند باره میره!
    یه بار نصفش بار دیگه کامل!
    شما پاکش کنین دیگه!
    به نام خدا..
    کامنتِ تایید شده پس داده نمی شود.
    با تشکر..:|
  • زهـرا ...
  • ای بابا :|
    والا بخدا..:|
  • پریسا ایرانی
  • منم یه مدت ریه هام مشکل داشت میزدم از بس نگاه های ترحم امیز دیدم  انداختمش دور :))) رفته بودم اجرا قبلش زدم گفتن این سرطان داره :||||
    :)))))
  • ناشناس
  • خخخخ
    کار جالبی به نظر میاد :دی
    سلام ای ناشناس.. :)
  • اَسی بولیده
  • وای خیلی خنده دار بود :)))))))))))
    :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    CopyRight © 2013-2016 - Design By Pelake7 . All rights reserved

    هدايت به بالاي صفحه