فینگولایِ امروز رو توی تختایِ نرم، با تُشک و بالشِ تنفسی (که برعکس شدن خفه نشن) و با یه نورِ ملایمِ شبخواب و یه موزیکالِ مخصوص و لایت میخوابونن..:|
اونوقت زمانِ ما، میپیچوندنمون تو یه پارچه سفید و میذاشتنمون روپاهاشون و به حالت و سرعتِ سانتریفیوژ اونقــدرتکون میدادن تا اون نانو لولههای آّب رسانِ بافتهای تک سلولیمون اونقدر بهم بپیچه که بریم تو کما..:|
بعد میگفتن، چه معصومانه خوابیده ^_^ ..:|
ینی اگه کاکتوس اعتماد به نفسِ فینگولای امروزی رو داشت، سالی سه بار هلو میداد..:|