آقا یه هورمونی چیزی نداریم بدیم این مرغا بخورن سینه نداشته باشن!؟ مثلاً یه کاری کنیم همه رشدشون بره تو پر و پاچه شون؟ بعد با اون یه ذره سینه هم فقط سوپ و پاستا بپزن.. O_o
آقا[تر] ما یه رفیق داشتیم اومد پیشمون گفت این؟ مام یه نگا به دور و بَرمون کردیم و گفتیم نه، این..:| آقا طرف رفت پشت سر ما کلی صفحه 40 برگ و 60 برگ و هرچند برگ شما بگید گذاشت و مارو جلو 4تا رفیق خراب کرد :| و این شد که به حولِ قوه الهی تصمیم گرفتیم دیگه از این ..... نکنیم.
خب آقایی که شما باشین و خانم محترمی که خواهر گُلمون باشه خواهشمندم بهبه و چهچهتون رو اینجا میکنید دیگه صفحه گذاشتنِ پشت سرمو جای دیگه نبرید، همینجا به خودم بگید. یه اینقد[.] معرفت داشته باشید. ینی یه ذره معرفت تو وجودِ آدم نیست؟ مگه میشه..؟!
« پیشاپیش از 99درصد از دوستان گلم که خداییش برام خیلی خیلی محترمن معذرت خواهی میکنم بابتِ این بندِ آخر، تو دلم مونده بود، شمام که دوست ندارید چیزی تو دلِ من بمونه..:) »
دسته: {مونولوگ}
- [ ۲۹ دونه نظر ]
- [ ۱۹ آبان ۹۴ ]