پلاکــ هفت


پلاکــ هفت

هستم تا باشم، همین.!


کلاً از پیرمردای خوش‎زبون جماعت خوشم میاد، مخصوصاً اونایی که اصالتاً تهرونیَن و اون زمانا اطرافِ دربار بودن و از اتفاقاتِ مملکت (با توجه به عدم پیشرفت تکلونوژی ارتباطاتی در اون زمان) زودتر از همه باخبر می‎شدن و به چشم می‏دیدن. یه دونه از همیناش تو آپارتمانمون داریم، باحاله هاا، آی باحاله این آدم. امروز بعد از مدت‎ها تو محوطه آپارتمان دیدمش، بعد از یه سلام و احوال‎پرسی گفت: امروز اون پسر قرتیه بود که از اون ماس‎ماسکای گنده میزد تو گوشش. گفتم خب،خب!
گفت: نَنَش بمیره، اومدن بُردنش [قَهقَه میخندید] با اینکه متعجب و کنجکاو بودم که قضیه چیه ولی منم به خنده‎های اون کلی خندیدم . گفتم عزیزآقا کی برش؟ کجا بردن؟ چرا؟ گفت: بردَنش آب خنک بخوره:)) دیگه دوزاریم افتاد و فهمیدم که گند زده و نیروی انتظامی اومده دستگیرش کرده . از اونجایی که عزیزآقا خوش‎زبون بود دوست داشتم سرِ این مورد باهاش بحث کنم. گفتم مشتی، شما که اینقد از همه قضایا و اتفاقات گذشته و تا حال خبر داری و تو صحنه بودی، چرا به بازداشتگاه و زندان میگن طرفو بردن آب خنک بخوره؟؟!! و این شد که مشتی گفت : اون قدیما مردم یخچال نداشتن، ینی داشتن ولی این مایه‎دارا داشتن که اون زمانم مایه‎دار کلاً کم بود و اکثر مردم بدون یخچال بودن. معمولاً قناتای تهران آبشون خنک بود و مردم از اونجا آب می‎آوردن. یکی از این قناتای معروف تهران رو، بعداً تبدیلش کردن به زندانِ قصر. دیگه از اون زمان به بعد هرکی رو میبردن زندانِ قصر، میگفتن طرف رو بردن آب خنک بهش بدن:دی
و این است قضیه آب خنک خوردن، منبع: عزیزآقا، راست و دروغش با خودش..:دی

دسته: {مونولوگ} {دیالوگ} {داستان}

  • [ ۹۴/۰۹/۰۹ ]
    [ پلاک هفت ]

دیالوگ

مونولوگ

نظرات (۵۷)

  • 😎😎😎BAHAR 😎😎😎
  • پدرم یه عمو داره همین جوریه :)
    ماشالا ماشالا ؛ هر وقت هر کی رو میبینه چهار ساعت اختلاط کردن رو شاخشه :)
    :)
    اینارو خیلی دوس میدارم..^_^
  • ❤منتـــظر المـهـدی❤
  • چه جالب که این طور .....خخخخخخ
    ها والا..:)
  • م.ح ...
  • دائره معارف گویا هستن این پیرمردا:))

    اصن یه وضی..:دی
  • پآییــزک :]
  • چه جـآلبــــــــــــــــ :دی
    ممنان..:)
  • hatef
  • منبعتون درست میگن ...
    خیلیم رسته .. جالب بود
    نفهمیدید جرا بردن؟
    فضولیم سرکه انداخته
    به جرمِ مُخ زنی..:دی
  • yasna sadat
  • چه جالب!
    ممنون..:)
  • مـــیـــمـــ ☺☺
  • چه باحال :)
    ها والا..:)
  • مترسک ‌‌
  • این بچه «طهرون»های قدیم اما عشقنا؛ اون مرحوم مرتضی احمدی که چند وقت دیگه سالگرد فوتشه هم دقیقاً همین مدلی بود، خاکی و بی‌ریا...
    اون ماجرای زندان قصر رو منم شنیدم، منم راست یا دروغش رو حواله دادم به گوینده‌اش :D
    اصن این قدیما فازشون فازِ مثبته، بگیرتت حال میکنی..:دی
  • مهرناز .ج
  • آبش همچینم خنک نیس :))
    الکی مثلا منم رفتم :دی
    :دی
  • gandom baanoo
  • راسته... من از تلویزیون شنیدم :)
    + عه وبلاگ شماست؟؟!!!! گفتم آشناس! یه بار قبلنا رد شده بودم از اینجا :دی
    ( کی گفته من اینجا پلاسم؟؟!!! )
    خدا بگم چیکارت نکنه..
  • Mr. Moradi
  • :)))))
    :دی
  • شقایق وحشی
  • یکی از موارد باحال دیگه اینکه میگن طرف از کله ی سحر تا بوق سگ کار میکنه اینه که قدیما همه مغازه ها کنار هم بودن بعد یه در اصلی داشتن که شبها از یه ساعتی به بعد میبستنش بعد برای اینکه آجان ها ( آژان) بتونن از همه مغازه ها مراقبت کنن وقتی در ها قفل میکردن یه چند تا سگ که جز خود آجان ها همه رو تیکه پاره میکردن میفرستادن تا از مغازه مراقبت کنن بعد قبل اینکه سگ ها رو آزاد کنن یه بوقی میزدن که وقتی مثلا طرف دیر میکرد میگفتن زود باش بوق سگ رو زدن دیر شد . این اصطلاح از اون زمان مونده .
    جور کسی رو کشیدن , طرف هفت خطه , خالی بسته طرف , اینام ماجرا دارن که  از گفتنش صرف نظر میکنیم :))
    چه جالب، اینو نمیدونستم..:دی
    ممنون واقعاً..:دی
  • بق بقو
  • همین قدیمیا چِقَد خوبن...خیلی

    بِدور از تکنولوژی بودن که 
    اینقدر باحالَن دِیگـــ :)
    اگه راس میگی بیا ترک اینترنت کنیم..
  • gandom baanoo
  • به قول دوستان، میخند ؟!!!!! :/

    :))

    :دی
  • بق بقو
  • من که تو ترکم  .... :|
    الان مشخص نیس :/
    نه.. 
  • Sa Har
  • جالب بود ماجرای آب خنک خوردن

    من هیچ وقت از این آدم های مسن ندیدم:(
    ینی باید بگم یه مقدار از عمرت رفته به فنا..:|
  • فروردین دخت
  • عجب فلسفه هایی پشت این حرفای ساده اس...! :/
    واقعاً..؟!
  • بق بقو
  • باشه ... پس از این به بعد خیلی کم تر میام !
    من دیگ رفتم ... :|

    +هی میبینید من نمیتونم شکلک بذارم....هی شکلک بزارید باشه :/
    باشه..
  • asra ツ..
  • حالا این پسره چه گندی زده بود عزیز اقا نگفت؟؟؟:|
    کی فضوله ؟؟؟؟دشمن:دی

    تو پاسخ به کامنتای قبلی هم گفتم، مُخ زنی..:)
  • asra ツ..
  • گندمی دیگه کاری نکن بیام دات کامو بهت برگردونم ها ای بابا:|

    دات کام..!!!!!
  • asra ツ..
  • مگه من فضولم کامنتای قبلی رو بخون :|
    با سنگ بزنم چراغ انلاینه بسوزه؟؟:|
    نه.. :|
  • پآییــزک :]
  • قابل نداره :)))
    فدات..:دی
  • علی . ج
  • آب خُنَک ؟!؟! [به شیوه جناب خانـــی] D:
    دلم براش تنگ شد..:(
  • خانم انار
  • بابابزرگم:)
    سلامت باشن ان‎شااله..:)
  • یه هاتف
  • :))
    مگه مخ زنی جرمه برادر ؟؟
    لطفا کامنتم رو روی وبلاگم پاسخ بدید ...
    حتماً یه جوری شده که مُخش معیوب شده..:)
  • نرگس جوان
  • درسته. 
    ادم دوس داره هی باهاشون حرف بزنه و بزات خاطره بگن :)
    دیدی راس میگم..:)
  • آوو کادو
  • این پیرِ مرد ها یادگاری ن
    خدا حفظشون کنه...
    ان‎شااله..:)
  • علی . ج
  • منم تنگ شده، همه آرشیوِ برنامه ورژنِ قبل و بعد رو دارم، همشون رو دیدَم گاهی روزی 2 قسمت گاهی 3 قسمتِ ــش. سیــــــــــــــر نمی شَم :(
    اصن یه‎دونست، تکِ تَک.. :دی
  • ماه بانو
  • عجب:/
    شرمنده..:)
    مش رجب.. :|
  • زهـرا ...
  • تا اون باشه دوباره مخ زنی کنه !
    والا :|
    حقشــه!
    ها والا، مُخ رو که نباید زد، باید بوسید گذاشت رو طاقچه..:|
  • mohsen mhbt
  • عجب
    اول میخواستم بگم مگه فقط تهران قنات داشته؟!شهرهای کویری که بیشتر قنات داشتن
    ولی وقتی دیدم اسم زندان قصر اومد که قبلا قنات بوده دیگه پشیمون شدم!
    دیر قضاوت کردن بهتر از دیر رسیدن است..:)
  • زهـرا ...
  • مخ اینا رو باید پاچید رو دیوار :|
    فینگولِ خشن..O_O
  • گلسا راد
  • یکی از اقوام دورمون قبلا مامور ساواک بوده،الان خیلی پیر شده.یعنی آخر خنده ست این مرد.به زمین و زمان هم فحش میده،یعنی کارش اینه تلویزیون رو روشن کنه و به هر کسی که نشون میدن فحش بده.بعدم همش از شاه تعریف میکنه و اینکه چ روزگار گل و گلابی بود.
    یادم انداختین ازش بنویسم.
    ازش بنویس ولی بپا نکننت تو گونی ببرنت [آب خنک] بخوری..:))
  • آقای مربّع
  • شت :))
    پسره چیکار کرده بود؟ :-؟
    به جرم مخ زنی، دیشب متوجه شدم یه سری از ساکنین اپارتمان که دخترِ جوُن دارن، باهم رفتن شکایت کردن..
  • شملیــا ●○●
  • عه
    کامنت من کوووووو؟؟؟؟؟
    ندیدم والا..!
  • معصـومــــــه ▄▄▄✐
  • خیلی قابل باوره.چقدر جااالب
    بفرما آب خنک..:)
  • زهـرا ...
  • چنتا مخ زده بود که یه سری از ساکنا شکایت کردن؟ O_O
    بعد همه ی اون دخترا هم زود باور؟ نچ نچ نچ!
    نه، ربطی به دخترا نداره این قضیه، اونا که نرفتن با این رفیق شن..!
    این همیشه با یه هدفون تو گوشش دَم آپارتمان پلاسه، هی به این دخترا نگا میکنه :دی
    چند باری بهش تذکر دادن گوش نکرد، حالا رفتن شکایت و استشهاد محلی که این خانواده باید جمع کنه از اینجا بره..
  • زهـرا ...
  • حله :دی
    خداروشکر..:)
  • زهـرا ...
  • قبل گفتن گرفتم :|
    بگو بخدا..:|
  • زهـرا ...
  • این گندم هم به نظر خوبه برم باهاش دوست شم بعد با اسرا بیایم اینجا برا شورش :دی ی ی
    همینم کم بود..:|
  • زهـرا ...
  • شوخی کردم من دیگه شما رو اذیت نمیکنم :)
    :))
  • اسپریچو ツ
  • یعنی مخ چندتا دختر که باهم همسایه ان با هم زده???بابا دمش گرم:دی:دییی
    نه دیگه تا اون حد..:))
  • A. D.K
  • این عزیز آقا پتانسیل های زیادی داره. دمش گرم.
    اصن یه دونست..:)
  • یک آشنا
  • ای جان - از این آدما خوبن که باشن و هم صحبت شی باشون
    البته منم این روایت رو شنیدم از منابع مختلفی
    از منبعِ عزیز آقا هم بشنو..:)
  • gandom baanoo
  • @ اسرا : ای بابا حالا خوبه خودتم مث منی!!!! اصن اینقد که تو رو اینجا میبینم تو وب خودت نمیبینم!!!!!!
    دات کاااااااام؟؟!!! :))))))))))))))
    بق بقووووو !!!!! :))))))))))))

    + با اسرا کار داشتماااا فک نکنین اومدم وب شما هااااا !!!!
    عجبا..:))))
  • فاطمه جلالی
  • جالب بود :)

    با اینکهـ حوصله یِ آدم ازشون سر میره اما دوست داشتنی هستن :)
    اما دوس داشتنیَناااا..:)
  • gandom baanoo
  • والا :)
    آیکون آواتارم!!! :)
    نشون بده..:)
  • gandom baanoo
  • عههه یکی اینجا میخواد با من دوست شه :)

    نه اینکه کامنتا رو خونده باشمااا ، همینطوری الهام شد بهم!!! :))) 

    زهرا جون شورشو هستم !!! :)))) 

    عه عه حرفای خصوصی ما رو نخونید !!! :/

    :))
    همینم کم بود شمام اضافه شی به فینگولای اینجا..:|
  • Haa Med
  • نمیدونستم منبعش کجاست که خوشبختانه یافت شد.
    حالا طرف چکارش کردن همون ماس ماسک به گوشه؟
    خبری ازش نیست، فقط عزیزآقا میدونه..! :)
  • بانو ف تک نقطه
  • ما مسنامون اعصاب ندارن :|
    موافقم..
  • gandom baanoo
  • رتبه ست آیا؟!!! مث کنت مثلا!!!!!! :) 


    کنت چیست..؟! :|
  • asra ツ..
  • گندمی و اباجی زهرا فعلا قصد هیچ شورشی را ندارم باشین به موقعش خبرتون میکنم:|
    .
  • زهـرا ...
  • گندمی این عموی ما گناه داره بیچاره قبلا اذیتشون کردم دیگه دلم نمیاد :/
    .
  • زهـرا ...
  • البته فکر نکنید با شکلک گذاشتن میتونین مظلوم نمایی کنینا !
    یه چیزی گفتم!
    من و اسرا و گندم هر وقت بخوایم شورش میکنیم با شکلک و این حرفا هم کوتاه نمیایم!
    بعلـــــــــه ...
    اسرا آباجی منتظر خبرتم ;)

    [آیکون فرار از دست عمو! :دی ی ی]
    :)))))
  • gandom baanoo
  • :)))))
    خو من که اون موقع نبودم!!! منم هیجان دوس دارم خوب!!!!
    + کنت مونت کریستو!! :))) فک کنم یه رتبه تو دربار انگلیس بوده... مطمئن نیستم ولی
    O_O
  • gandom baanoo
  • صبح دیر بیدار شدین چشماتون پف داره :))))))))))
    دقیقاً :))
  • شکیبا
  • https://fa.m.wikipedia.org/wiki/کنت_مونت-کریستو

    :)

    باشد که مونت کریستو را آدم فرض نکنید و کنت را شاخصش :|
    نقش مونت کریستو در اینجا   ==>   مضاف الیه 
    بگو بخدا..
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

    CopyRight © 2013-2016 - Design By Pelake7 . All rights reserved

    هدايت به بالاي صفحه